ستون آخر
انتخابات آمریکا: اميد و توهم برای "تغییر"
على جوادى

انتخابات در آمریکا خسته کننده و خاکستری نیست. حداقل این بار نبود. دمکراسی آمریکایی تبحر بالایی در ایجاد هیاهو پیرامون این واقعه دارد. دمکراسی سیستمی برای دخالت مستمر مردم در سرنوشت سیاسی شان نیست. هیجان آنچه که در شرف وقوع بود بیش از آن بود که بتوان از آن اجتناب کرد. تمام مفسرین و خبرنگاران و متخصصین در رسانه ها جمع بودند. گزارشات لحظه به لحظه، پس از اتمام رای گیری در هر ایالتی، تصویری از آنچه که در حال شکل گیری بود را منعکس میکرد. آمارگران بر اساس ترکیبی از آمار اولیه و سنجش رای دهندگان پیش بینی های خود را قبل از پایان شمارش آراء هر ایالتی اعلام میکردند. مساله ای که اندازه گیری میشد، تعداد آراء هر ایالت و بر اساس آن تعداد آراء نمایندگان هر ایالتی بود که به حساب هر کدام از کاندیداها گذاشته میشد. در همان ساعات اولیه که آراء ایالات شمال شرقی آمریکا اعلام شد، اوباما در جلوی صف قرار گرفت.
در گوشه ای دیگر، در گراند پارک شیکاگو و زمین هتلی در فینیکس جمعیتی برای اعلام نتایج کاندیدای مورد علاقه خود بودند. جمعیت حاضر در پارک شیکاگو بیش از ظرفیت بود. بیش از دویست هزار نفر تجمع کرده بودند. ازدحام به اطراف هم کشیده شده بود. هنوز صندوقهای رای گیری در ایالات غربی و کالیفرنیا بسته نشده بودند، بر خلاف دورانهای گذشته برای اعلام نتایج انتخابات کسی انتظار یک شب طولانی را نداشت. پنسیلوانیا یک ایالت تعیین کننده در این رقابت بود. نتایج اعلام شده این ایالت روال شب را روشن کرد. اعلام نتایج اوهایو نیز عملا هر گونه دریچه ای را برای راست ترین گرایش طبقه حاکمه بست. مساله باقیمانده چند و چون و ابعاد پیروزی اوباما بود. به میزانی که خبرگزاریها واکنشهای جهانی را منعکس میکردند، احساسات یکسانی در گوشه و کنار جهان به نمایش گذاشته میشد. همه در انتظار بودند. تمایلات روشن بود.
رای گیری در ایالات غربی آمریکا، در کالیفرنیا، اورگان، و واشنگتن، در ساعت ۸ شب به پایان میرسید. برنامه ساز سی ان ان، گفتگوهای خود با متخصصین را قطع کرد، عقربه ساعتی ثانیه های باقیمانده به ساعت ۸ بوقت غرب آمریکا را نشان میداد. با گذر ثانیه ها و آغاز ثانیه های ساعت ۸ خبرگزاریها بدون آنکه منتظر شمارش آراء شوند، نتایج پیش بینی خود را اعلام کردند. پیش بینی ها اوباما را بالای حد نساب ۲۷۰ رای ایالتی قرار دادند. پس از دویست و بیست و سه سال از تولد آمریکا، یک سیاهپوست به مقام ریاست جمهوری آمریکا رسیده بود. تاریخ ورق خورده بود. کشوری که برای لغو برده داری درگیر یک جنگ خونین میان ایالتهای جنوبی و شمالی خود شده بود، جامعه ای که تا کمتر از چهل سال پیش سیاهان در بخشهای وسیعی از آن حتی از حق رای برخوردار نبودند، این تغییر و تحول تاریخی قلمداد میشد. 
ویژگی هایی انتخاب اوباما را در آمریکا از دوره هایی قبلی متمایز میکند. میزان جمعیتی که در این انتخابات شرکت کردند، گسترده تر از همیشه بود. میزان کمک مالی جمع آوری شده توسط کمپین اوباما بیش از هر زمان دیگری بود. بسیاری موفقیت این کمپین را مدیون نقش سازمانگری و "فعالین روی زمین" و همچنین کاربرد خلاق ابزار تبلیغاتی و اینترنت میدانند. اما یک مساله در پس ذهن همه کسانیکه فریاد شادی شان قابل مشاهده بود، مساله نژاد و رنگ پوست و تمام تبعیض و تحقیری که تاکنون بر اثر رنگ پوست بر بخشهای وسیعی از مردم اعمال شده است، بود. هنوز خاطره اردوهای برده داری بر اذهان بسیاری زنده است. بسیاری خواهان دفن این تاریخ دهشتناک اند. آیا انتخاب اوباما میتواند آغاز پایان نژاد پرستی و تبعیض بر حسب رنگ پوست در آمریکا باشد؟ شادی ناشی از امید هم اشک و هم لبخند بر چهره بسیاری آورده بود.    
پیروزی اوباما بیش از هر چیز یک شکست همه جانبه برای رقیب جمهوریخواه و حزب حاکم بود، شکستی برای دوره هشت ساله حاکمیت نئوکنسرواتیوها در حاکمیت سیاسی آمریکا. تعداد افراد شرکت کننده در انتخابات در مقایسه با دوره های قبلی بی سابقه بود. بسیاری از کسانیکه هرگز وقعی به انتخابات دمکراسی نمیگذاشتند، اعتمادی به این مکانیسم و دستگاه آن نداشتند، این بار برای خلاصی از بوش و خانواده به پای صندوقها رفتند. تلاش برای پایان بخشیدن به دوران بوش آنچنان همه گیر بود که فضای سیاسی را در برگرفته بود. رای به اوباما، رای "نه" به بوش و رای برای "تغییر" بود. امید برای تغییر بود. اگر این انتخابات پیامی داشت، که داشت، پیامش، "تغییر" بود. تغییر وضعیت موجود!
این هیجانات دیرپا نخواهند بود. واقعیات سخت و خشن حکم خود را تحمیل خواهند کرد. جامعه آمریکا تشنه تغییر است. شکاف طبقاتی در آمریکا بیداد میکند. ۴۷ میلیون تن فاقد بیمه درمانی اند. میلیونها نفر بیکارند. بیکاری رو به گسترش است. نزدیک به یک میلیون نفر خانه های خود را در مدت کوتاهی از دست داده اند. جنگ عراق یک بار سنگین بر دوش جامعه است. این مردم متوقعند. آیا اوباما میتواند به جنبشی که شرایط را برای پیروزی او مهیا کرد، پاسخی مثبت دهد؟ آیا دامنه و عمق "تغییرات" مورد نظر اوباما و هیات حاکمه آمریکا هیچگونه روی هم افتادگی ای با خواست و امید مردم دارد؟ آیا اوباما یک مصلح جدید اجتماعی در پس بحران اقتصادی عظیم آمریکا به جلوی صحنه آمده است؟ اوباما، در غیاب نمایندگان مستقیم سیاسی مردم، احزاب و گرایشاتی که تمام تمایلات آزادیخواهانه و برابری طلبانه و سوسیالیستی مردم را نمایندگی کنند، اکنون سوار بر این موج است. اما جامعه ای که او را از زمین بلند کرده است، میتواند او را نیز زمین زند. واقعیت این است که هر گونه بهبودی در زندگی مردم تنها و تنها حاصل جنبشهای اجتماعی و مترقی و سوسیالیستی از پایین است. اوباما اکنون به امید و توهم توده های وسیعی از مردم برای تغییر تبدیل شده است. طول عمر این "امید" و "توهم" چقدر است؟ حقیقت این است که دریایی تغییرات مورد نظر مردم را از تغییرات مورد نظر این جناح از هیات حاکمه آمریکا جدا میکند.*